به نام خدایی که انسانهایی آفرید از جنس احساس و شور نشاط …

آدمهایی که دست در دست هم دادند و برای زنده نگه داشتن احساسات بی مثال جوانی؛ از وجود و انرژی شان مایه گذاشتند و در تمام این سالها هر روز بهتر از روز قبل برای جوانان این مملکت تلاش کردند و پرتو امید و آگاهی و سرزندگی را از طریق رسانه رادیو گستراندند….

*** 

و ما در پانزدهمین سالروز تولد رادیویی از جنس احساس و صفا و صمیمیت در کنار هم جمع شدیم تا شاید از قطره ای کوچک از دریای بی کران لطف عوامل رادیو جوان قدر دانی به عمل آوریم. و خاطرات شیرینمان را مرور کنیم.

***

ای رسانه زندگی پر فراز و نشیب ما! تو در تمام این مدت مانند دانشگاهی بودی که ما هیچ گاه از  بودن در کلاس هایت و شنیدن حرفهایت خسته نمی شدیم و تو هر روز بدون آنکه از ما چیزی بخواهی به آموخته هایمان می افزودی و نهال عشق را در دلهامان آبیاری می کردی!!

***

در ترانه هایی که برایمان سرودی یاد گرفتیم تا هفته هایمان را با شادی، بی بهانه سر کنیم به امید دیدار تو و ترانه هایت!

روی موج مهربانی با امید قدم گذاشتیم تو دنیای جوونی! و همه روزهای هفته را دنبال نشانیی بودیم که در آن مثل خود خود ما همه جوون بودند!!

نشونی عصر پرتقالی را دانستیم و همان جایی فرود آمدیم که واقعا عالی بود!

***

  و تو که دنیای ما بودی بازم برامون برنامه تازه داشتی و سرنوشت و زندگی نیز در آن دست داشتند و ما به عنوان بازیگران آن انتخاب شده بودیم… با تمام غصه ها و شادی ها و دیالوگهایمان همان متن عاشقونه ای بود که یادمان دادی

مخاطبان تو جوانانی بودند پر ز شور و جستجو و با صدای شاد رادیو جوان به اوج آسمان های امید و دانش و صفا، پر زدند…

***

آن جای دنج و نقلیی که دنبالش می گشتیم را تحت عنوان کافه رادیو در رادیوی خوب و محبوبمان پیدا کردیم.. یه کافه که پاتوقش جوانانی بودند که وسعت دلهایشان آنقدر بود که آسمان هم در آن جا می شد!

آن جا صدای رادیو جوان بود.. صدایی که جنس صدای ماست

و این رادیو فقط برای ماست!!

***

سحرگاهان برای ما عبوری دل انگیز از سپیده به ارمغان اوردی و بعد به جوانان ایرانی با سرزندگی و نشاط سلام کردی و یک صبح زود خوب را به ما هدیه کردی..

و حالا بیش تر از یک سال است که دیگر شب برایمان معنای دیگر یافته است… چون تو در اوج تاریکی و سیاهی شب فریاد زدی: اینجا شب نیست!!

***

و همین فریاد های شاد و دوستداشتنی تو بود که ما را در دل شب به شب زنده داران ملحق کرد

گروه های زحمت کش رادیو جوان از گروه فرهنگ و دانش و اندیشه با آرامششون گرفته تا گروه تفریحات با شادی هایی که از عمق وجود احساسشان کردیم؛ همه گروه ها شبهای رنگارنگ رادیو را تنها نگذاشتند و کاری کردند که برایمان یک لحظه با اینجا شب نیست بودن ارزشش از ساعتها خواب راحت شبانه بیشتر شود!!

ما از تمام آنهایی که خالصانه زحمت می کشند و لحظاتی سرشار از احساس سرزندگی را برایمان می سازند از صمیم قلب تشکر می کنیم.

(*********><*********) 

از ترانه های دلی که در " یک سبد ترانه " "هفت ترانه"و " چهار باغ " برایمان خواندی

از داستانهایی که در " نشانی" "عصر پرتقالی" و "کافه رادیو" برایمان گفتی

از شادی ها و خنده هایی که در"موج فضایی" "روشنا" "شباشب" "برج مراقبت" "7 تایی ها" " سه کنج" " کلاس جوونی" " روی موج ما بمون" و "توپ" و… که به ما هدیه دادی

از اطلاعات علمی خوبی که در "کاوشگر22" " صبح دانش" " انعکاس" و" اینجا شب نیست 3 شنبه" در اختیارمان گذاشتی

از تمام موضوعاتی که در "چه فرصتی چه شبی" "برج مراقبت" "الفبای جوونی" "1+1" "نفس عمیق" و "جوونی دربست" به هم ربط دادی!!

و از "منطقه اختصاصی" "و اما امشب" و عابران سپیده" که مارا به اندیشه وا داشتند

تشکر می کنیم!!!

*** 

این نوشته ها تنها بخش کوچکی بود از تدارکهای من برای تولد رادیو جوان که می دانم در یک پست نمی گنجند!! و من تصمیم گرفتم تا در چند پست و چند روز متوالی خاطرات بی پایان با رادیو جوان را به نگارش در آرم و امیدوارم که از ذره ای از زحمات عوامل رادیو جوان بتوانم قدر دانی کنم.

ارادتنمد شما:

شنونده همیشگی رادیو جوان

امیرمحمد اکبری